معنی منطقه‌ای مسکونی در فرانسه

لغت نامه دهخدا

مسکونی

مسکونی. [م َ](ص نسبی) قابل سکونت. ساکن شدنی. سکونت گزیدنی. و رجوع به مسکون شود.

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

مسکونی

باشندگی

مترادف و متضاد زبان فارسی

مسکونی

قابل‌سکونت، زیستگاه، محل‌سکونت،
(متضاد) غیرمسکونی، تجاری، ادراری

فارسی به عربی

معادل ابجد

منطقه‌ای مسکونی در فرانسه

1001

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری